طایفه بامخرمهبامَخْرَمه، یا ابومخرمه، طایفهای از فقها و صوفیه شافعی حمیری، اهل دانش برخاسته از حضرموت یمن (به ویژه عدن) در سدههای ۹ و ۱۰ق/۱۵ و ۱۶م میباشد. فهرست مندرجات۲ - عفیفالدین عبدالله ۲.۱ - شرح احوال ۲.۲ - تصدی امر قضا ۲.۳ - بازگشت به وطن ۲.۴ - شاگردان ۲.۵ - درگذشت ۲.۶ - آثار ۳ - ابومحمد عبدالله ۳.۱ - شرح احوال ۳.۲ - درگذشت ۳.۳ - آثار ۴ - عمر بن عبدالله ۴.۱ - شرح احوال ۴.۲ - تبعید ۴.۳ - گرایش به تصوف ۴.۴ - درگذشت ۴.۵ - اشعار ۴.۶ - آثار دیگر ۵ - عبدالله بن عمر ۵.۱ - شرح احوال ۵.۲ - مناصب مختلف ۵.۳ - آثار ۶ - فهرست منابع ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - برجستهترین اعضاء خاندانبرجستهترین اعضای این خاندان که در فقه، حدیث، تاریخ، شعر و تصوف نامورند، اینانند: ۲ - عفیفالدین عبداللهابوالطیب عفیفالدین عبدالله بن احمد حمیری شیبانی (۸۳۳ - ۹۰۳ق/۱۴۳۰- ۱۴۹۸م)، فقیه و ادیب. ۲.۱ - شرح احوالوی در روستای هجرین به دنیا آمد و نزد مادر و داییش ابوبکر باقصام پرورش یافت [۱]
بامخرمه، عبدالله طیب، قلادة النحر، ص۱۳۲ (نک: مل، لوفگرن).
و همانجا به آموزش مقدمات پرداخت. در ۸۵۳ق به همراه خاندان باعُصَیّه پیاده به حج رفت؛ سپس برای کسب علم آهنگ عدن کرد و نزد استادان آن دیار، تفسیر، حدیث، نحو و فقه آموخت. [۲]
بامخرمه، عبدالله طیب، قلادة النحر، ص۱۳۲-۱۳۳، (نک: مل، لوفگرن).
[۴]
حبشی، عبدالله محمد، مصادر الفکر العربی الاسلامی فی الیمن، ج۱، ص۲۰۷، صنعا، مرکز الدراسات الیمنیه.
عبدالله با وجود فقر و تنگدستی، در طلب علم بسیار سختکوش بود. استادش باشکیل که وی را صادق، صریح و پایبند به علم و دانش یافت، دختر خود را به ازدواج او درآورد. [۵]
بامخرمه، عبدالله طیب، قلادة النحر ، ص۱۳۳ (نک: مل، لوفگرن).
بامخرمه به زودی در علوم فقه، اصول، فرائض، و جز آن دستی توانا یافت، چندانکه مردم، در مسائل مختلف خود، بیشتر به وی مراجعه میکردند. [۸]
بریهی، عبدالوهاب، طبقات صلحاءالیمن، به کوشش عبدالله محمد حبشی، ج۱، ص۳۳۷، بیروت / صنعا، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
دانش گسترده و صراحت لهجه وی در بیان حق، هیبتی درخور احترام در وی پدید آورد. [۱۱]
بریهی، عبدالوهاب، طبقات صلحاءالیمن، به کوشش عبدالله محمد حبشی، ج۱، ص۳۳۶، بیروت / صنعا، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۲.۲ - تصدی امر قضابامخرمه که سخت مورد علاقه و احترام علی بن طاهر، سرسلسله طاهریان یمن بود، به خواهش وی منصب قضای عدن را با قید شروطی پذیرفت. در مدت تصدی امر قضا، اقامه حق و ترویج شرع مقدس را سرلوحه اعمال خویش قرار داد. ۲.۳ - بازگشت به وطناو که نتوانست بیش از چند ماه در این منصب باقی بماند، به ناچار از راه دریا به شِحر گریخت و سپس به موطن خویش هجرین پناه برد. سرانجام، علی بن طاهر که وضع را چنین دید، عذر او را پذیرفت و با احترام به عدن بازش گرداند. [۱۴]
حبشی، عبدالله محمد، مصادر الفکر العربی الاسلامی فی الیمن، ج۱، ص۲۰۷، صنعا، مرکز الدراسات الیمنیه.
[۱۶]
بامخرمه، عبدالله طیب، قلادة النحر، ص۱۳۳ (نک: مل، لوفگرن).
از آن پس، جز به کار علم نپرداخت و حتی در ۶۴ سالگی نامهای به سخاوی در مکه فرستاد و موفق به دریافت «اجازه» از وی گردید. ۲.۴ - شاگرداناز شاگردان وی میتوان به عمر بن احمد باکثیر، عمر بن عبدالرحمان باعلوی حضرمی و جز آنان اشاره کرد. [۱۹]
بریهی، عبدالوهاب، طبقات صلحاءالیمن، به کوشش عبدالله محمد حبشی، ج۱، ص۲۶۲، بیروت / صنعا، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۲۰]
بامخرمه، عبدالله طیب، قلادة النحر، ص۱۳۳-۱۳۴ (نک: مل، لوفگرن).
۲.۵ - درگذشتعفیفالدین در عدن درگذشت و نزدیک آرامگاه استادش باشکیل به خاک سپرده شد. [۲۱]
بامخرمه، عبدالله طیب، قلادة النحر، ص۱۳۴- ۱۳۵ (نک: مل، لوفگرن).
۲.۶ - آثاربامخرمه در موضوعات گوناگون صاحب آثاری است، از آن جمله است: الفتاوی، که نسخهای از آن در تریم به شماره ۸۷۵ نگاهداری میشود؛ امنیةالطامع، خلاصه شرح منظومه ابن هائم (یاسمینیه) در جبر و مقابله؛ شرحی بر ملحه حریری؛ نقدی بر جامعالمختصرات نسایی؛ نقدی بر الفیه ابن مالک؛ و نیز رسالاتی در علم هیأت [۲۴]
«علماء حضرموت»، المنهاج، ج۱، ص۸۴ (نک: مل، المنهاج).
۳ - ابومحمد عبداللهابومحمد عبدالله طیب بن عبدالله بن احمد (۸۷۰ -۹۴۷ق، ص ۱۴۶۶-۱۵۴۰م)، ادیب، فقیه و تاریخنگار. ۲.۱ - شرح احوالوی در عدن به دنیا آمد. نزد پدرش عبدالله و محمد بن احمد فضل و دیگران دانش آموخت و در فقه، تفسیر، حدیث و نحو و لغت تبحر یافت و شاگردان بسیاری برای استفاده از محضر درس وی گرد میآمدند. ابومحمد گویا مدتی منصب قضای عدن را به سبب فقر و عائلهمندی به اکراه پذیرفت [۲۹]
شلی، محمد، «السنا الباهر بتکمیل النور السافر»، ج۱، ص۱۳، همراه تاریخ ثغرعدن (نک: هم، بامخرمه، عبدالله طیب).
و تا ۹۴۱ق، تنها مرجع و مفتی عدن بود.۲.۵ - درگذشتوی تا پایان عمر که سخت بیمار و زمینگیر شد، در عدن زیست و در همانجا درگذشت. او را مانند پدرش در آرامگاه جد مادریش، محمد بن مسعود باشکیل به خاک سپردند. [۳۰]
شلی، محمد، «السنا الباهر بتکمیل النور السافر»، ج۱، ص۱۴، همراه تاریخ ثغرعدن (نک: هم، بامخرمه، عبدالله طیب).
۲.۶ - آثار۱. تاریخ ثغر عدن. عبدالله طیب خود در مقدمه کتاب میگوید: تعلیقهای است لطیف در باب تاریخ ثغر عدن در دو قسم: قسم اول در بیان هر آنچه درباره عدن از آیات، احادیث و... آمده است و نیز بناها، باروها و...؛ قسم دوم، در بیان شرح احوال دانشمندان، امیران و... که به آنجا وارد شدهاند. [۳۲]
بامخرمه، عبدالله طیب، تاریخ ثغرعدن، به کوشش اسکار لوفگرن، ص۱، لیدن، ۱۹۳۶م.
این کتاب ارزشمند که در نوع خود از مهمترین و معتبرترین تواریخ محلی به شمار میآید، به کوشش لوفگرن در لیدن (۱۹۳۶م) به طبع رسیده است. [۳۳]
عرشی، حسین، بلوغ المرام فی شرح مسک الختام، به کوشش انستاس ماری کرملی، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
[۳۴]
عرشی، حسین، بلوغ المرام فی شرح مسک الختام، به کوشش انستاس ماری کرملی، ج۱، ص۲۷۵-۲۷۶، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
۲. قلادةالنحر فی وفیات اعیانالدهر. این تألیف چنانکه مؤلف خود در آغاز آن بیان کرده، برحسب زمان، از نخستین سالهای هجری آغاز، و به سال ۹۲۷ق ختم شده است و به هر ۱۰۰ سال، ۵ طبقه اختصاص یافته، و در هر طبقه به اختصار شرح احوال گروهی از مشاهیر آمده است. مؤلف کوشیده است تا کتاب مرآةالجنان یافعی را کمال بخشد. وی در تألیف این اثر از کتابهایی چون تاریخ ابوالحسن خزرجی، تاریخ ابوحسان حضرمی، الجوهر الشفاف خطیب، و البرقة الشیقة سقاف بهرهها جسته، زیرا معتقد است که یافعی در باب طبقات یمن، کتابی جز تاریخ ابن سمره در اختیار نداشته است. از این کتاب نسخههای متعددی در یمن و استانبول و جاهای دیگر موجود است. [۳۵]
حبشی، عبدالله محمد، مراجع تاریخ الیمن، ج۱، ص۲۵۵-۲۵۶، دمشق، ۱۹۷۲م.
[۳۶]
عمری، حسین، المؤرخون الیمنیون فی العصر الحدیث، ج۱، ص۱۵، بیروت، دارالفکر.
نسخه ناقصی از این اثر به کوشش شومان در آمستردام (۱۹۶۰م) ضمن کتاب الیمن السیاسی فی مطلع القرن ۱۶م، و نسخه دیگری به کوشش محمد عبدالعال احمد در اسکندریه (۱۹۸۰م) به چاپ رسیده است. این کتاب احتمالاً همان است که در برخی از منابع از آن با عنوان «تاریخ مطول» یاد شده است. ۳. مشتبه النسبة الی البلدان (اسماءالبلدان، النسبة الی المواضع و البلدان،...)، کتابی است در بیان منسوبان به شهرها. مؤلف سبب تألیف کتاب را فقدان اثر جامعی در این زمینه دانسته است. پیش از آن باشکیل جزوه مختصری در این باب تهیه، اما آن را ناتمام رها کرده بود. به همین سبب، وی با استفاده از منابع موجود، مبنای کار خویش را بر دو کتاب ما اتفق لفظاً و اختلف وضعاً، اثر ذهبی، و تبصرةالمنتبه بتحریر المشتبه ابن حجر قرار داد. نسخهای از این اثر در کتابخانه مسجد گوهرشاد و میکرو فیلم آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگاهداری میشود. نیز نسخه ناقصی در صنعا موجود است. [۳۹]
فاضل، محمود، فهرست نسخههای خطی کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد، ج۲، ص۵۰۵ - ۵۰۸، مشهد، ۱۳۶۵ش.
[۴۰]
مرکزی، میکروفیلمها، ج۱، ص۲۸۷.
[۴۱]
صنعا، خطی، ج۴، ص۸۲۲.
[۴۲]
سید، خطی، ج۳، ص۱۱۴- ۱۱۵.
[۴۳]
حبشی، عبدالله محمد، مراجع تاریخ الیمن، ج۱، ص۲۱۸، دمشق، ۱۹۷۲م.
از آثار یافت نشده وی به اسماء رجال مسلم؛ شرحالتنبیهِ ابواسحاق شیرازی؛ شرح صحیح مسلم که در حقیقت همان شرح نَوَوی است با برخی اضافات، میتوان اشاره کرد. [۴۶]
فاضل، محمود، فهرست نسخههای خطی کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد، ج۲، ص۵۰۶، مشهد، ۱۳۶۵ش.
۴ - عمر بن عبداللهعمر بن عبدالله بن احمد (۸۸۴ -۹۵۲ق/۱۴۷۹- ۱۵۴۵م)، فقیه، صوفی و شاعر. ۲.۱ - شرح احوالوی در هجرین به دنیا آمد. چون پدرش منصب قضای عدن را برعهده داشت، از همان اوان کودکی به همراه خانواده به آنجا رفت. فقه را نزد پدر و برادرش عبدالله طیب آموخت. بعد از مرگ پدر در ۹۰۳ق [۴۷]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۰، قاهره، ۱۳۵۳ق.
، از محضر درس استادان دیگری همچون سید ابوبکر ابن عبدالله عیدروس و شیخ محمد ابن علی باجرفیل بهره برد و برای کسب علم به زبید، شحر و جاهای دیگر سفر کرد. دیری نپایید که خود از مشاهیر هجرین شد و شاگردان بسیار یافت.۴.۲ - تبعیدنفوذ دینی و سیاسی - اجتماعی او به حدی بود که او را با دولتمردان دَوْعن و نیز هجرین درگیر ساخت. از اینرو، سلطان بدر کثیری او را ۳ بار به شحر (الساحل) تبعید کرد؛ اما این تبعیدها نه تنها تأثیری در روحیه پرتلاطم وی نداشت، بلکه او را بر انجام دادن تکلیف خویش مصمتر ساخت. بدین سبب، دستگاه حکومتی برای اینکه بتواند او را مستقیماً زیر نظر داشته باشد، به سَیوون منتقلش کرد [۴۸]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۰، قاهره، ۱۳۵۳ق.
.۴.۳ - گرایش به تصوفعمر تا پیش از آشنایی با عبدالرحمان بن باهرمز صوفی (د ۹۱۴ق/ ۱۵۰۸م)، فقیهی پرآوازه بود، اما تحت تأثیر باهرمز چنان به تصوف گرایش یافت که حتی بعدها پسرش از آوردن نام او در طبقاتالفقها خودداری کرد [۴۹]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۰، قاهره، ۱۳۵۳ق.
شاید سبب اصلی تبعید وی نیز همین صوفیگرایی بوده باشد، چرا که او همه سنتهای جاری را زیر پا نهاد و یکسره به عبدالرحمان باهرمز پیوست [۵۰]
حبشی، عبدالله محمد، مراجع تاریخ الیمن، ج۱، ص۳۳۱، دمشق، ۱۹۷۲م.
[۵۱]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۰، قاهره، ۱۳۵۳ق.
[۵۲]
عیدروس، عبدالقادر، النور السافر، ج۱، ص۵۹ -۶۱، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
و از نزدیکترین و برترین شاگردان او شد و در ۹۱۳ق، یک سال قبل از مرگ شیخش، از دست او خرقه پوشید [۵۳]
حبشی، عبدالله محمد، مصادر الفکر العربی الاسلامی فی الیمن، ج۱، ص۳۳۱، صنعا، مرکز الدراسات الیمنیه.
[۵۴]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۰، قاهره، ۱۳۵۳ق.
و تا پایان عمر در سیوون جانشین باهرمز صوفی بود.۲.۵ - درگذشتوی در همانجا درگذشت و تربتش در آنجا زیارتگاه شد. ۴.۵ - اشعارعمر در شعر دستی داشت. اشعار عامیانه او در بحر و اوزان بومی «حُمَینی» شامل موضوعات متنوعی است؛ از این رو، بسیار مورد توجه خاص و عام - حتی در زمان حاضر - قرار گرفته است. برخی از اشعار او را سقاف در تاریخ الشعراء الحضرمیین آورده است. [۵۶]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۱۳۴-۱۴۱، قاهره، ۱۳۵۳ق.
[۵۷]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۱، قاهره، ۱۳۵۳ق.
[۵۹]
شنطی، عصام محمد، فهرس المخطوطات المصورة (الادب)، ج۱، ص۱۰۰، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۶۰]
حبشی، عبدالله محمد، مصادر الفکر العربی الاسلامی فی الیمن، ج۱، ص۳۳۱، صنعا، مرکز الدراسات الیمنیه.
[۶۱]
بامخرمه، عمر (نک: مل، المنهاج).
[۶۲]
شامی، احمد، تاریخ الیمن الفکری فی العصر العباسی، ج۴، ص۱۳۵، دارالنفائس، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۶۳]
ترسیسی، عدنان، بلاد سبأ و حضارات العرب الاولی، ج۱، ص۵۴۹، بیروت / دمشق، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
اشعار عمر را باحسن حُدیلی گردآوری، و برخی عبارات و مشکلات آن را شرح کرده است. [۶۴]
محبی دمشقی، محمدامین، خلاصة الاثر، ج۲، ص۳۶۶، بیروت، دارصادر.
طبق گزارشهای لوفگرن، عبدالرحمان بن مصطفی عیدروس (د ۱۱۹۲ق/۱۷۷۸م)، شرحی بر شعر عمر بامخرمه نگاشته است؛ نیز جعفر بن مصطفی عیدروس (د ۱۱۴۲ق/۱۷۲۹م) قصیدهای از بامخرمه را شرح کرده، و عرض اللآلی نامیده است. از دیوان اشعار عمر نسخههای متعددی در یمن و مکه موجود است. [۶۵]
اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون فی الذیل علی کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، ج ۲، ص ۶۶۸، چاپ محمد شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلکه الکلیسّی، (استانبول) ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶/۱۹۴۵ـ۱۹۴۷.
[۶۶]
شنطی، عصام محمد، فهرس المخطوطات المصورة (الادب)، ج۱، ص۱۰۰، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۶۷]
حبشی، عبدالله محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن، ج۱، ص۱۷۲، یمن، ۱۹۹۴م.
[۶۸]
فهرست الکتب المخطوطة بمکتبة الاحقاف بتریم للمؤلفین الیمنیین، حضرموت، ج۱، ص۱۸۹، مرکز الیمنی للابحاث الثقافیه.
[۶۹]
فهرس مخطوطات مکتبة مکة المکرمة، به کوشش عبدالمالک طرابلسی، ج۱، ص۴۲۷، ریاض، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
۴.۶ - آثار دیگراز دیگر آثاری که به این فقیه و صوفی منسوب است، میتوان به شرح اسماءالله الحسنی، المطلب الیسیر من السالک الفقیر و الوارد القدسی فی شرح آیةالکرسی اشاره کرد. [۷۰]
حبشی، عبدالله محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن، ج۱، ص۱۲۳، یمن، ۱۹۹۴م.
[۷۱]
حبشی، عبدالله محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن، ج۱، ص۲۸۵، یمن، ۱۹۹۴م.
[۷۲]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۱۳۴-۱۴۱، قاهره، ۱۳۵۳ق.
[۷۳]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۱، قاهره، ۱۳۵۳ق.
۵ - عبدالله بن عمرعبدالله بن عمر (۹۰۷-۹۷۲ق/۱۵۰۱- ۱۵۶۵م)، فقیه و هیأتشناس. ۲.۱ - شرح احوالوی در شحر به دنیا آمد [۷۴]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۰، قاهره، ۱۳۵۳ق.
[۷۵]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۱۵۸، قاهره، ۱۳۵۳ق.
، و نزد پدر و عمویش، طیب و قاضی عبدالله باسرومی دانش آموخت و برای تکمیل دانش خود به شهرهای زبید، عدن، تعز و جاهای دیگر سفرها کرد. [۷۸]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۰، قاهره، ۱۳۵۳ق.
[۷۹]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۱۵۸، قاهره، ۱۳۵۳ق.
[۸۰]
حبشی، عبدالله محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن، ج۱، ص۴۸۴، یمن، ۱۹۹۴م.
عبدالله به زودی در علوم مختلف از جمله هیأت و به ویژه فقه، صاحبنظر گردید، به گونهای که عمویش عبدالله طیب هرگز خود را در حل مشکلات و مسائل پیچیده همتای او نمیدید و حتی او را «شافعی صغیر» میخواندند. [۸۳]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۳۰، قاهره، ۱۳۵۳ق.
[۸۴]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۱۵۸، قاهره، ۱۳۵۳ق.
۵.۲ - مناصب مختلفوی در ۹۴۳ق مسئولیت قضای شحر را پذیرفت، [۸۵]
حبشی، عبدالله محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن، ج۱، ص۴۸۴، یمن، ۱۹۹۴م.
اما کرسی استادی را بر منصب قضای شحر ترجیح داد و به عدن بازگشت و تا پایان عمر همانجا ماند و ضمن تصدی منصب افتاء، نظارت بر امور اوقاف و تدریس در مدرسههای طاهریه، منصوریه و فرحاتیه را برعهده داشت. [۸۷]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۱۵۹، قاهره، ۱۳۵۳ق.
۲.۶ - آثارعبدالله نه تنها در فقه و هیأت، که در تاریخ نیز صاحبنظر بود و آثار بسیاری در همین زمینهها به رشته تحریر درآورده است. اشعاری که از وی برجای مانده، بیشتر مدح پیامبر (صلّی الله علیه و آله)، دانشمندان، امیران به ویژه سلطان بدر کثیری و سلطان سند بن محمد وداد است. سقاف [۹۰]
سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، ج۱، ص۱۶۱-۱۶۶، قاهره، ۱۳۵۳ق.
برخی از آنها، و عیدروس، به ویژه دوبیتیهایی از وی را آورده است. آثار: فهرست بخشی از آثار خطی او چنین است: ۱. رسالة فی العمل بالربع المجیب، موجود در کتابخانه آل البار در یمن. [۹۲]
حبشی، عبدالله محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن،ج۱، ص۴۸۵، یمن، ۱۹۹۴م.
۲. شرح الرحبیة فی الفرائض، که نسخهای از آن در کتابخانه دانشگاه ملک سعود موجود است [۹۳]
فهرس مخطوطات جامعة الملک سعود، ریاض، ج۱، ص۲۸۱، ۱۹۸۴م.
۳. الفتاوی، موجود در کتابخانه آل یحیی در تریم. [۹۴]
حبشی، عبدالله محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن، ج۱، ص۲۱۲، یمن، ۱۹۹۴م.
۴. الفتاوی العدنیة یا الفتاوی الهجرانیة. [۹۵]
فهرست مکتبة الاحقاف للمخطوطات بتریم، حضرموت، ج۱، ص۸۴ - ۸۵، مرکز الیمنی للابحاث الثقافیه.
۵. اللمعة فی علم الفلک، موجود در خزانه رباط به شماره ۳۰۲۳. ۶. مسائل ملقطة. [۹۷]
فهرست الکتب المخطوطة بمکتبة الاحقاف بتریم للمؤلفین الیمنیین، حضرموت، ج۱، ص۶۵، مرکز الیمنی للابحاث الثقافیه.
۷. مشکاةالمصباح لشرحالعدة و السلاح، که نسخههای متعددی از آن در برخی کتابخانهها موجود است. [۹۸]
صنعا، خطی، ج۳، ص۱۱۸۲.
[۹۹]
فهرس مخطوطات جامعة الملک سعود، ریاض، ج۱، ص۳۴۹-۳۵۰، ۱۹۸۴م.
[۱۰۰]
فهرست مکتبة الاحقاف للمخطوطات بتریم، حضرموت، ج۱، ص۱۰۰-۱۰۱، مرکز الیمنی للابحاث الثقافیه.
۸. نبذة فی علم الفلک. نسخهای عکسی از آن در کتابخانه الکاف در سیوون نگهداری میشود.۶ - فهرست منابع(۱) ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۰-۱۳۵۲ق. (۲) بامخرمه، عبدالله طیب، تاریخ ثغرعدن، به کوشش اسکار لوفگرن، لیدن، ۱۹۳۶م. (۳) بامخرمه، عبدالله طیب، قلادة النحر (نک: مل، لوفگرن). (۴) بامخرمه، عمر (نک: مل، المنهاج). (۵) بریهی، عبدالوهاب، طبقات صلحاءالیمن، به کوشش عبدالله محمد حبشی، بیروت / صنعا، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م. (۶) ترسیسی، عدنان، بلاد سبأ و حضارات العرب الاولی، بیروت / دمشق، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. (۷) حبشی، عبدالله محمد، فهرس مخطوطات بعض المکتبات الخاصة فی الیمن، یمن، ۱۹۹۴م. (۸) حبشی، عبدالله محمد، مراجع تاریخ الیمن، دمشق، ۱۹۷۲م. (۹) حبشی، عبدالله محمد، مصادر الفکر العربی الاسلامی فی الیمن، صنعا، مرکز الدراسات الیمنیه. (۱۰) زرکلی، اعلام. (۱۱) سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق. (۱۲) سقاف علوی، عبدالله، تاریخ الشعراء الحضرمیین، قاهره، ۱۳۵۳ق. (۱۳) سقاف علوی، عبدالله، تعلیقات بر رحلة الاشواق القویة باکثیر کندی، قاهره، ۱۴۰۵ق. (۱۴) سید، خطی؛ (۱۵) شامی، احمد، تاریخ الیمن الفکری فی العصر العباسی، دارالنفائس، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م؛ (۱۶) شلی، محمد، «السنا الباهر بتکمیل النور السافر»، همراه تاریخ ثغر عدن (نک: هم، بامخرمه، عبدالله طیب). (۱۷) شنطی، عصام محمد، فهرس المخطوطات المصورة (الادب)، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۱۸) صنعا، خطی. (۱۹) عرشی، حسین، بلوغ المرام فی شرح مسک الختام، به کوشش انستاس ماری کرملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی. (۲۰) «علماء حضرموت»، المنهاج (نک: مل، المنهاج). (۲۱) عمری، حسین، المؤرخون الیمنیون فی العصر الحدیث، بیروت، دارالفکر. (۲۲) عیدروس، عبدالقادر، النور السافر، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۲۳) فاضل، محمود، فهرست نسخههای خطی کتابخانه جامع گوهرشاد مشهد، مشهد، ۱۳۶۵ش. (۲۴) فهرست الکتب المخطوطة بمکتبة الاحقاف بتریم للمؤلفین الیمنیین، حضرموت، مرکز الیمنی للابحاث الثقافیه. (۲۵) فهرست مکتبة الاحقاف للمخطوطات بتریم، حضرموت، مرکز الیمنی للابحاث الثقافیه. (۲۶) فهرس مخطوطات جامعة الملک سعود، ریاض، ۱۹۸۴م. (۲۷) فهرس مخطوطات مکتبة مکة المکرمة، به کوشش عبدالمالک طرابلسی، ریاض، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م. (۲۸) محبی دمشقی، محمدامین، خلاصة الاثر، بیروت، دارصادر. (۲۹) مرکزی، میکروفیلمها؛ ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بامخرمه»، ج۱۱، ص۴۴۱۷. |